دختر ايروني + پسر ايروني = بچه ايروني
Search In IRAN-BABY Weblog
 

 آرشيو

  January 2004

  February 2004

  March 2004

  April 2004

  May 2004

  June 2004

  July 2004

  August 2004

  October 2004

  December 2004

  June 2005

 

 لينک دوني

اکسير

بادمجان

مجيد آنلاين

آه و اندوه بيکران

 

 

 آمار سايت

 

لوگوي ما

دختر ايروني + پسر ايروني = بچه ايروني

 

 

2005-06-04

    سلام به بروبچی که وبلاگ بچه ایرونی رو می خونید . لازمه همین اول بگم که سه روز پیش تولد بچه کوچولوم بود . در ضمن من این مطالب رو طی مکاشفات چند ماهه از بعضی سایتها و فشار به مخ نوشته ام . حق کپی رایتم هم برای ماست و هم برای وبلاگ نویسان دیگه
*****
الا بذکرالله تطمئن القلوب

و خداوند فرمود: الابذکرالله تطمئن القلوب
و روز قیامت خداوند یک خاخام فرانسوی را به جهنم فرستاد و یک راننده اتوبوس دائم الخمر برزیلی را به بهشت، وقتی از او پرسیدند که خاخام به جهنم و راننده به بهشت رفته است، گفت: این خاخام وقتی برای مردم حرف می زد اینقدر یکنواخت و بدون جذابیت حرف می زد که همه خواب شان می برد و از یاد خدا غافل می شدند، اما این راننده برزیلی همیشه مست می کرد و با سرعت رانندگی می کرد و از وسط ماشین ها ویراژ می داد و در هنگام رانندگی او مسافران از ترس چشمهای شان را می بستند و دعا می خواندند و از خدا می خواستند که سالم بمانند و به همین دلیل به یاد خدا بودند و خداوند رانندگان مست را بیشتر از خاخام های تنبل دوست دارد.
تورات عهد جدید، فصل یازدهم
برای رسیدن به خدا صدها راه وجود دارد، از در، از روی دیوار، از پشت بام، از خانه همسایه، از نردبان، از زیر زمین ..... حجت الاسلام رضا مارمولک
قضیه اصلی: با توجه به اینکه براساس گفته امام جمعه قم یکی از مشخصات کسی که باید به او رای بدهیم این است که وقتی او را می بینیم یاد خدا بیفتیم و این یکی از معیارهای مناسب برای انتخابات است، و با عنایت به اینکه خداوند زیباست و موجودات زیبا را دوست دارد و لابد باید وقتی چیزهای زیبا را می بینیم یاد خدا بیفتیم، و با توجه به راستای اینکه ممکن است افراد مختلفی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوره بعدی بشوند لذا به این سووال تاریخی و استراتژیک شما پاسخ می دهیم که وقتی هر کاندیدایی را می بینیم چه جوری و طی چه مراحلی یاد خدا می افتیم و چه تصمیمی برای شرکت در انتخابات می گیریم؟ برای داغ تر شدن تنور انتخابات نام بعضی افراد را هم خودمان به لیست کاندیداها اضافه کردیم.
حبیب الله عسگراولادی مسلمان: وقتی چهره عسگراولادی را می بینیم یاد خدا نمی افتیم، بلکه یاد شیطان می افتیم و از ترس تصمیم می گیریم که به خدا پناه ببریم، بعد به اتهام پناهنده شدن به خدا دستگیر و زندانی شده و در زندان با ناصر زرافشان و طبرزدی آشنا می شویم و به نفع رفراندوم نامه می نویسیم و انتخابات را تحریم می کنیم.
علی لاریجانی: وقتی چهره علی لاریجانی را می بینیم، به جای اینکه یاد خدا بیفتیم، یاد غلمان می افتیم که در بهشت تدارکاتچی علمای اسلام هستند که آمده اند بهشت، بعد باید تصمیم بگیریم که می خواهیم رئیس جمهور انتخاب کنیم یا تدارکاتچی، بعد چون از تدارکاتچی و گرفتن خدمات آنچنانی و اصولا امور همجنسی و غلمان زیاد خوشمان نمی آید تصمیم می گیریم که به بحث شیرین لاریجانی توجه نکنیم و به امور دیگر بپردازیم.

محسن رضایی: وقتی به چهره محسن رضایی نگاه کنیم یاد حرف زدنش می افتیم و متوجه می شویم که خداوند گفته است: همانا انسان خطاکار بزرگی است، بنا براین یاد خدا می افتیم ولی چون از محسن رضایی خوشمان نمی آید به آدم دیگری رای می دهیم.
اکبر هاشمی رفسنجانی: وقتی به چهره هاشمی رفسنجانی نگاه می کنیم یاد این می افتیم که خداوند در این مورد خاص کمال بی سلیقگی را در خلقت انجام داده است، بنابراین تصمیم می گیریم که برای تلافی به اکبر گنجی رای بدهیم.
احمدی نژاد: وقتی به چهره احمدی نژاد نگاه کنیم یاد خدا نمی افتیم، بلکه یاد مالک دوزخ می افتیم و به همین دلیل از ترس فرار می کنیم و به خانه می رویم و در روزهای انتخابات از خانه خارج نمی شویم.
مهدی کروبی: وقتی چهره مهدی کروبی را می بینیم به جای اینکه یاد خدا بیفتیم متوجه عینک پنسی او می شویم و یاد عینک و ایتالیا و برلوسکونی می افتیم، بنابراین به جای اینکه در انتخابات شرکت کنیم به ونیز می رویم و در آنجا تبدیل به اپوزیسیون می شویم و انتخابات را تحریم می کنیم.
دکتر مصطفی معین: وقتی به چهره دکتر معین نگاه می کنیم یاد این می افتیم که خداوند گفته است من انسان را زیبا آفریدم، بنابراین به گوگوش رای می دهیم.
محمد علی ابطحی: وقتی به چهره اش نگاه می کنیم یاد انواع آدم های خوش تیپ و جیگر می افتیم و تصمیم می گیریم که در اورکات عضو شویم و در انتخابات هم شرکت کنیم، اما متوجه می شویم که ابطحی به جای اینکه کاندیدای انتخابات شود، رهبر جوانان خوش تیپ شده است. بنا براین علاوه براین که اقرار و اعتراف خودمان را پس می گیریم، یک وبلاگ راه می اندازیم و به او لینک می دهیم.
نتیجه گیری اخلاقی : من نمی دانم جمهوری اسلامی با وجود این همه آدم بی ریخت و اخمو تا به حال چگونه توانسته به عمرش ادامه دهد.
*****
به این چند مورد بر خوردین :

اگه تيپ بزنيم بريم سر كار
ميگن ببينم باكي قرار داري؟
اگه لباسهاي معمولي بپوشيم
ميگن تواصلا" سليقه نداري
اگه زياد بگيم دوستت دارم
ميگن باز چه نقشه اي تو سرته
اگه نگيم دوستت دارم
ميگن پاي كسه ديگه اي وسطه
اگه زياد بهشون زنگ بزنيم
ميگن به من اعتماد نداري
اگه زنگ نزنيم
ميگن انگار سرت خيلي شلوغه
اگه تو خونه زياد بخنديم
ميگن ديونه شدي
اگه كم بخنديم
ميگن بخت النحس
اگه شام بخواهيم
ميگن فقط فكر شكمشه
اگه شام نخواهيم
ميگن ذليل مرده شام با كي كوفت كردي
*****
جوک های باحال

1- كرده تو كردستان پونزده نفرو مي‌كشه، تو دادگاه به حداكثر مجازات محكوم ميشه. مي‌گيرن شلوارشو درميارن،‌ پاش استرچ مي‌كنند

2- از قزوينيه ميپرسن: از كدوم بازيكن فوتبال خوشت مياد؟ ميگه: اليور كان!

3- يارو تو انتخابات كانديد ميشه، بعد كه رايها رو ميشمرن، ميبينه سه تا راي آورده. شب ميره خونه، خانومش در جا يكي مي‌خوابونه تو گوشش، ميگه: ميدونستم پاي يك زنه ديگه هم وسطه!!

4- تركه بچش بعد از عيد فطر به دنيا مياد، اسمشو ميگذاره: پسفطرت!!!

5- تركه ميميره، باباش رضايت نميده!

6- ميخواستن لره رو شكنجه روحي بدن، ميفرستنش تو يك اتاق گرد، ميگن برو يك گوشه بشين!

7- به تركه ميگن: كجا داري ميري؟ ميگه: دارم برميگردم!

8- ماشين تركه رو تو روز روشن، جلو چشماش ميدزدن، رفيقاش ميدون دنبال ماشينه و داد ميزنن: آاااي دزد! بگـــيـــرينش! يهو تركه داد ميزنه: هيچ خودشو ناراحت نكنيد.. هيچ غلطي نميتونه بكنه! رفيقاش واميستن، ميپرسن: چرا؟ تركه ميگه: ايلده من شمارشو برداشتم!

9- تركه كارت تلفن ميخره، اول ميده پرسش كنن!

10- تركه مي‌خواسته گردو بشكنه، گردو رو ميگذاره زير پاش، با آجر ميزنه تو سرش!
*****
و اینم چنتا عکس مشت :

خدا قبول کنه

اگه جرات داری شلیک کن

گوشه ای از سال تحصیلی که گذشت (کلاسو حال کنین چه باحاله )
iran  ||  03:22


2005-06-03

    دعای اول :
خدایا ما که جز تو کسی رو نداریم ... امیدی هم بهت نداریم ...!!! دیگه کافر شدیم رفت پی کارش ......!!!(از سایت آه و اندوه بیکران)

*****
یه سلام علیک بعد از یه سال دوری از وبلاگ . تو این یه سال یه سایت دات کام زدیم که خیلی باحال بود . ولی به هر حال برگشتیم سر خونه اول یعنی همون وبلاگ قبلی بچه ایرونی
*****
مصاحبه با رونالدو بازیکن معروف جهان :

سلام رونالدو
سلام بچه ایرونی

چند سالته؟
من31سالمه

درحال حاضردرکجا اقامت داريد؟
فعلا درمادريد

کدوم کشوررا دوست داري؟
برزيل و ايران

يه دونه رو انتخاب کن؟
ايران

ازدواج کردي؟
بله

بزرگ ترين آرزوت چيه؟
دوست دارم تو تيم استقلال تهران بازي کنم

اگه يه روز بياي ايران در کدام شهرزندگي ميکني؟
تهران

چرا تهران ؟
چون می خوام بچه تهرونی صدام کنن ( بچه پایتخت و... )

از چه قشر از ایرونی خوشت میاد ؟
چندتاس . یکی دو تا که نیست

اشکال نداره بگو کدومان ؟
خانومای رشتی . همشهریهای آذربایجانی . لری های هم لباس . اصفهانی های هم ذات . مشهدیهای مقیم خراسان

روزهاي تعطيل چکار مي کني؟
با کارلوس و فيگو مي ريم دختر بازي

خوش می گذره ؟
تو مادرید نه ولی تو چون وصف دختر مشهدی و تهرونی رو زیاد شنیدم حتما یه سر به این دو تا شهر میزنم .

آخرين صحبتت را بگو؟
همه ايراني ها را دوست دارم

به اميد ديدار
*****
نامه عاشقانه پسري عرب به يک دختر ايراني (عربیت رو یه تستی بزن)

يا ایها المعشوق , بعد از السلام و الاحوال پرســی انـا امیـدوارم که مزاجک عين الصحت و السلامت بوده باشد . و اگر انت از احـوال انا خواسته باشـی لاملال لنا سوای فراقک , که ان هم انشـاالله تعالی فی همـين ايام ديدارنا و مرادنا حاصلوننا . باری يا ايها العزيز انا فــی آتش العـشق کمثـل الماهيتابه میـــسوزم ! و جلز و ولزنا درآمده. فی کـل شبها که انا ســرم را علی المتـکا ميگذارم , اشکنا کمثل الرودخانه جاريه" علی البستر و آه سوزاننی بسوی آسـمان صعودن ! الهی انا قربان انت بروم . انا قسم ميخورم بجاننی و بجانک که فی کل شبها ابدا" خواب فی چشماننا لا داخلون و اغلب الی صبح بیدارون و گریه زارون فی هجرک . انا قربان چــــشم و ابرويت بروم و جان ناقابل الحقــير فدای بدن ابيضت بشود ! بـخدا رنگم من هجرانک کمـثل الزردچوبه اصفر شده و قلبنا کمثل الآلبالـــو احمر گرديده . " آه ... آه ياويلنا کــه هـر نصفه شب بيادکم يوقوقو(يعنـــی وق وق) ! میـکنم و هرچه نامه جات العاشقانه بسوی انت ارسالون هيچ لاجـوابون گويا انا را آدم لا حسابون !!! " به جان انت که از جان الحقير عزيزتر است قلبنا فی فراقک مـجروح و لباب قلبنا بروی انت مفتوح ! انا نميدانم که چرا از من فرارون ! در صورتی که انا من العشـقک بيقرارون گويا لارحم فی قلبک !!! انا هستم واحد جوان الباسواد و صاحب المعلومات الکثيره . بــا تمام اين احوال حاضرم حلقه
العبوديت و الچاکری ترا فی الگوشم آويزاننا! رحـــــم .... ارحم ! يعنی رحم کن نگذار من(men) جفائک خودم را با اربـــع نـخود ترياک يقتلون !!! انا دیگر طاقت الفراغ ندارم و به وصالک مشتـاقون ولـی خداوند به قدر مثقال ذره وفا فی وجودک لا آفريده !!! انا تا ثلاث ماه ديگر مرتبا" فی هر هفته واحد نامة العاشقانة بـرای انـت مينويسم ! تا بحال زارنا متـفکرون و چنانچه باز هم بر درد دلـم لا يرسون آنقدر اشکنا من الچشمنا سرازیرون تا جان آفرين تسليمون !!! آنکه من الفراقک زردا" و لاغرون الجوان الضعيف الخفيف الکثيف !
*****
برخي خانم ها مثل چي هستند ؟
خانم ها مثل راديو هستند
هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند
خانم ها مثل شبكه اينترنت هستند
از هر موضوعي يك فايل اطلاعاتي دارند
خانم هامثل چسب دوقلو هستند
اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد, ديگر بايد سيم را بريد
خانم ها مثل موتور گازي هستند
پر سر و صدا , كم سرعت , كم طاقت
خانم ها مثل رعد و برق هستند
اول برق چشمهاشون مي رسه , بعد رعد صداشون
خانم ها مثل ليمو شيرين هستند
اول شيرين و بعد تلخ مي شوند
خانم ها مثل موبايل هستند
هر وقت كاري مهم پيش مي آيد در دسترس نيستند
خانم ها مثل گچ هستند
اگر چند دقيقه مدارا كنيد آنچنان سخت مي شوند كه هيچ شكلي نمي گيرند
خانم ها مثل كنتو ر برق هستند
هر از چند سالي يكبار سن آنها صفر مي شود
خانم مثل فلزياب هستند
هرگاه از نزديكي طلافروشي رد مي شوند عكس العمل نشان مي دهند
خانم ها خيلي زرنگ هستند
آنقدر جنگيدند تا جايزه صلح را گرفتند
*****
چنتا جوک
1- يك گروه از محققين انسان شناسي داشتن روي تفاوت مغز نژادهاي مختلف انسان تحقيق مي‌كردند، اول مغز يك آمريكاييه رو باز مي‌كنند، مي‌بينند اي بابا اينا اينقدر با الكترونيك و كامپيوتر ور رفتن كه تو مغزشون پر شده از IC و مدارهاي الكترونيكي. خلاصه مي‌ترسن دست به يك چيزي بزنند خراب شه، زود مغز يارو رو مي‌بندند. بعد مغز يك ژاپنيه رو باز مي‌كنند، مي‌بينند اي بابا اين وضعش از آمريكاييه هم خراب تره و مغزش شده پر از مداراي نوري و چيزاي عجيب غريب، خلاصه مغز اين رو هم جرات نمي‌كنند دست بزنند. بعد جمجمه يك تركه رو باز مي‌كنند، مي‌بينند تو ش فقط يدونه سيم ازين ور جمجه رفته اونور. باخودشون مي‌گن: خوب ما اينو قطع مي‌كنيم، اگه دييدم خيلي ضايع شد، فوقش دوباره وصلش مي‌كنيم! خلاصه سيمه رو قطع مي‌كنند، يهو گوشاي تركه ميافته!
2- تركه ميره مشهد زیارت امام رضا احساساتي ميشه ميگه:امام علي قربون لب تشنت برم پس كي ظهور ميكني؟؟
3- تركه سر مرز يه عراقيه رو اسير ميگيره. همينجور كه داشته ميبردتش، يه دفعه يه خمپاره ميخوره بغلشون دست عراقيه كنده ميشه. عراقيه ميگه: بگذار من اين دستمو بندازم تو كشور خودم. تركه دلش مي‌سوزه، ميگه باشه. يكم ديگه ميرن، دوباره يه خمپاره ميخوره اون يكي دست عراقيه هم كنده ميشه. باز عراقيه ميگه بگذار من اين دستم رو هم بندازم تو وطن خودم، تركه هم ميگه باشه. بعد يه تركش ديگه ميخوره پاي عراقيه هم كنده ميشه، ورش ميداره ميندازه اونور مرز. يه دفعه تركه تفنگ رو ميذاره روشقيقه يارو ميگه: هوي! فكر نكن من تركم نميفهمم، كم‌كم داري فرار ميكني‌ها!!!
4- تركه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمي‌زدند. زن تركه وقتي شب ميره بخوابه، يك يادداشت براي تركه مي‌گذاره كه: منو فردا ساعت 6 بيدار كن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا ميشه، ‌مي‌بينه تركه براش يك يادداشت گذاشته كه: پاشو زنيكه خر! ساعت شيشه
5- تركه 10 تومن ميندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌ يك ماشين ميزنه بهش، درب و داغونش ميكنه. همون وقت يك باباي ديگه‌اي داشته يك پولي مينداخته تو همون صندوق، ‌تركه با حال زار پاميشه، ‌ميگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه
6- ترك ديسك كمر داشته، بچش با كيفيت به دنيا مياد!
7- پسر دهاتيه تازه اومده بوده تهران، همون روز اول تو وليعصر چشمش ميافته به يكي ازين دخترای تهران با هفت قلم آرايش خلاصه پسره مياد جلو، خيلي مودب ميگه: ببخشيد... جسارتا عرضي داشتم. دختره ميگه: بفرماييد. پسره آب دهنشو قورت ميده، ميپرسه: ببخشيد، اين دوست دختر كه ميگن شماييد؟!
8- طرفه رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه ميكردن، دادستان ميگه: سنگدل‌! تو وقتي داشتي زنت رو ميكشتي، نداي وجدانت رو نشنيدي؟! تركه ميگه: نه والله! بس كه اين زنيكه جيغ و داد ميكرد مگه ميذاشت ما چيزي بشنويم؟
9- پليس تركه دنبال يه ماشین مي كنه هي مي گه ماشين نوك مدادي نگه دار يارو مي رفته بالاخره نگهش مي داره مي گه با تو نيستم مگه مي گم ماشين نوك مدادي نگه دار يارومي گه من ماشينم قرمزه مي گه منم منظورم نوك مداد قرمز بود!!!
10- تركه كليدش رو تو ماشين جا ميگذاره، تا بره كليد ساز بياره زن و بچش دو ساعت تو ماشين گير ميكنن!
*****
این همه مطلب برا این بود که چند وقتی بود ننوشته بودم . یه جورایی کولاک کردم . آخرم چنتا عکس می زارم و یا علی ......
از قالیباف بعید بود

بچه هیتلر

سیستم جدید من
iran  ||  01:04


2004-12-18

    سلام . خوبين ببخشين من يه چند وقتي نبودم . اول يه مطلب عاشقانه
يکسال ديگر نيز گذشت.. قلب من تو يک سال بزرگتر شدي
يکسال بيشتر شيريني و تلخي زندگي رو چشيدي
با تپش توست که خون زندگي و عشق در رگهاي من جاري مي شود
قشنگترين صداي زندگي من تپش توست
قلب من، من هرگز تو را سرزنش و محكوم نخواهم كرد
هرگز از آنچه مي گويي احساس شرم نخواهم كرد
مي دانم كه تو فرزند محبوب خدا هستي،
و او تو را در پناه پرتو عشق و جلال خويش مي گيرد
من تمام زندگيم را مديون تو هستم
قلب من ، من به تو ايمان دارم
من طرفدار تو هستم و همواره برايت دعا مي كنم
دعا مي كنم كه به كمك و حمايتي كه احتياج داري، برسي
قلب من، من به تو ايمان دارم
معتقدم كه تو عشقت را با هر كس كه به آن نياز داشته باشد،
يا شايسته اش باشد قسمت خواهي كرد
معتقدم كه راه من راه توست و ما همراهيم و به سوي خدا گام بر مي داريم
قلب من، تو همه ي وجود من هستي
امروز روز تولد توست
بيست و چهارمين سال تپيدنت را با عشق به بزم مي نشينم
قلب من تولدت مبارک...
*****
آهاي جماعت ببخشين كه من يه چند وقتي نبودم ولي خوب حالا اومدم ولي تا زماني كه امتحانام تموم نشه نمي يام . برا اين چند وقتي هم كه نبودم دليل دارم . دارم با يكي از دوستام سايت دات كام مي زنيم . شماها هم مي توينين عضوشين .
*****
چند روز پيش تولدم بود هيچ كس برام هيچي نخريد (بي معرفتا خودشونو زدن به اون در) اي بدبخت بچه ايروني
*****
اين خانوم همون كتي تو فيلم مسافري از هنده

اينم بيست هزار تومني جديده

اينم از عكساي ما تو مكه


عكسا رو حال كردين - صفا كنين بچه ايروني چقد خوبه
*****
يه سايت ديدم اسم بچه ايروني بود بدون دش يه وقت مارو جاي اون اشتباه نگريد ها اينم آدرسش :
http://iranbaby.persianblog.com
*****
فعلا خداحافظ تا بعد
iran  ||  07:53


2004-10-11

    سلام . ما اومديم . جاي شما خالي حاجي شديم رفت . اين چند وقت يكسره مهمون و مهمون داري . اونجا يه حالي داد . ميگن كشور خارجي حال ميده ولي ما باور نكرديم . يه اتفاقايي افتاد كه اگه بدونين به من ميگين تو رفتي مكه خوش گذروني يا عبادت . عبادتم جاي خودش ولي مگه ميشه مكه و مدينه رفت و ي ضد حالي به اين عربا نزني . در ضمن از اين به بعد با همكاري يكي از دوستان شفيق كه همسفر ما شدن مي نويسم . صاحب اصلي وبلاگ نيني جون كه يه پسر خوش اخلاق بود با ما همسفر بود . تا فهميد ما بچه ايروني هستيم كلي خوشحال شد و بعدم شروع كرد به تعريف و تمجيد از ما و وبلاگمون ما هم خوشحال شديم ولي نمي دونم چرا بعدش رفت تو دستشويي هواپيما !!!!
*****
چند وقت پيش قرار وبلاگي بود . بروبچ رو ي بار ديگه ديديم . اكسير و امام و پرفسور و علي قالپاق و ... . كلي خوش گذشت جاي شما خالي . گروه ايتاكو (مجيد آنلاين) هم بود . من كلي از مجيد خوشم مياد . بچه باحاليه . چن نفر ديگه هم بودن . همين قدر بسه .
*****
آي ملت رايتر گرفتم حالا بگو چي ؟ YAMAHA حالا بگو چند ؟ 45000 تومان
مفت مفت . تا چند وقت ديگه CD نرم افزار مي ريزم تو بازار!!!!
*****
به علت Format شدن هارد و جوكها از گفتن جوك تا Topic بعدي شرمنده .
*****
شروع درس و خرخواني رو به همه دانش آموزان جامعه اسلامي تسليت عرض مي نماييم . امضاء = دانش آموز سال سوم رياضي فيزيك (حالا ايناش چيزي نيست . بدبختيش اون موقعي هستش كه معلم ديني و قرآنت شيخ باشه به تو هم گير بده آخ مي سوزي آخ مي سوزي)
*****
عكساي مكه و مدينه هم چاپ شده و اسكنش كردم موقعي كه Upload شد ميزارم ببيننش .
*****
ما تو مدينه كه بوديم برا خالي نبودن وقت كلي چيز در مورد ازدواج و صيغه ياد گرفتيم دفعه بعد آيه صيغه رو ميزارم حفظش كنين لازم ميشه $!$!$!$!$!$!$
*****
نظرتون در مورد قالب جديد چيه ؟
اين قالب نسبت به قالب قبلي مزاياي زيادي داره كه خودتون پيداش كنين
*****
اگه مي بينين تو اين Topic خشك مي نويسم چون خسته ام . شرمنده جبران مي كنم .
*****
آقايون بچه ايروني از شما برا اين مطلب عذر مي خواد و فعلا باي
*****
اينم عكساي عروسي خانم فروهر




iran  ||  18:56


2004-08-23

    ●سلام . حالتون چطوره ؟ . جاتون خالي مسافرت كلي حال داد . يه مسافرت توپس زديم تو رگ . يه مسافرتي بود كه كلي خاطره داشت . مي خوام تو چند پست قسمتاي طنزش رو جدا كنم و براتون بنويسم . امروز قسمت يك رو مي نويسم .

مسافرت بچه ايروني (1)

ساعت 5/11 بود كه باباي بنده با يه تيركاف رويائي مسافرت رو شروع كرد . من كه از همون دقيقه اول ... ( خودتون مي دونيد) تو ك...نم الاسكا شده بود گفتم : بابا نوكرتم اين چه كاري بود (به طرز فجيهي به خودم ريده بودم ) . با صورتي مثل گچ راه افتاديم . تا باباامان رفتيم و اونجا برا استراحت وايساديم و ما هم ( من و پسر خالهام ) آدماي فرصت طلب زود ورق رو علم كردم و از بي جايي رو كاپوت ماشين بازي مي كرديم . ما قبلا با هم قرار گذاشته بوديم كه نفري 50 هزار بياريم كه چون اونجا ما چهارتا پسرخاله باهم هستيم هر چي خواستيم بخوريم بتونيم . از باباامان چهارتا ( كيم ، چيپس ، پفك ، تمرهندي ، لواشك ، ماالشعير ) خرديم و نفري يكي و هجوم بهشون . عين بامشاد مي خورديم . كاش بودين و مي ديدين طرز خوردن ماهارو / عين انسانهاي اوليه . شب علي آباد كتول بوديم همونجا هم خوابيديم / خيلي شلوغ بود . صبح يكي از پسرخاله ها هوس زغال اخته كرده بود و چون ما قبلا با هم قول گذاشته بوديم كه يا نخوريم يا همه با هم مي خوريم سر صبح چايي نخورده رفتم نفري نيم كيلو زغال اخته خرديم / سيني يارو نصف شد / عروسي گرفته بود كه سر صبح نصف جنسش رفته بود . تا چهل و پنج دقيقه يكسره داشتيم مي خورديم . آخر كاري زده بوديم تو خط مشت . هر كسي رو هم مي ديديم بهش تعارف مي كرديم . ملت فكر مي كردن داريم مسخرشون مي كردن ولي نمي دونستم ما داريم از رو اجبار مي خوريم . بالاخره شوفرا نشستن پشت ماشيناشون ( كلاسيش اينجا بود كه همه پرايد داشتيم ) . ظهر محمودآباد بوديم . اونجا آشنا داشتيم تو شهرك دي . رفتيم و پنج تا ويلا گرفتيم . يه ويلا مخصوص ما بود . صبح مي رفتيم لب دريا چاله مي كنديم و چوب جمع مي كرديم / شب كه مي شد مي رفتيم لب دريا آتيش بازي و بزن برقص . يه فازي مي داد . ويلا بقلي ما يه چنتا پسر بودن كه با GF اومده بودن . اونا هم مي يومدن جاي ما كنار آتيش . بچه تهرون بودن و چايي نخورده پسرخاله شدن . يه شب كلي حال دادن قرار گذاشتيم شب جوجه كباب بياريم ولي اونا گفتن ما مياريم . از ما اصرار و از اونا هم انكار ( ما كه نمي دوستيم بعدن فهميديم كه اينا مي خواستن جلو دوست دختراشون كم نيارن جوجه كبابه رو قبول كردن ) . فردا شبش بندهاي خدا يه چيزي حدود 60 تومن رفت تو پاچشون . يكي از اين دخترا هم وبلاگ نويس دراومد از شانس بسيار بيست ما اين وبلاگ رو هم خونده بود . ما هم جلو پسرخاله ها كلي افه گذاشتيم آره من كه مطلب نمي نويسم قند مي نويسيم . نزديك بود سه شه ولي با اون تعريفايي كه اين خانوم كرد نشد . آدرس وبلاگشم گرفتم بعدن بهش يه لينك بدم . از محمودآباد راه افتاديم كه بريم سمت آستارا كه ديديم
ادامه دارد ....
*****
دو كلام جدي :
آقا خدا ما رو طلبيده بريم حج . شما بدي از ما ديدين ديگه رو حلال كنين . همتون رو هم دعا مي كنم . پست بدي بعد اينكه از سفر حج اومدم كسايي هم كه مي خوان بيام ديدنم من چهار شنبه 4/6/83 كامنتها رو مي خونم . ID ياهوتون رو برام بزارين آدرس خونه رو بدم .
*****
نيما نكيسا هم آلبوم داده اينم لينكاش :

Track 1

Track 2

Track 3

Track 4

Track 5

Track 6

Track 7

Track 8
*****
چنتا جوك :

1- تركه داشته با رفيقش رو بوسي ميكرده، رفيقش بهش ميگه، غضنفر چرا گردنت بو ميده؟!
تركه ميگه: آخه چند روزه هر كي ميگوزه ميندازه گردن ما

2- به گضنفر فرم ميدن كه پر كنه . يه قسمت اين فرم نوشته بود: لطفا در اين مربع چيزي ننويسيد
گضنفر هم توي مربع مينويسه : اي به رو چشم

3- گضنفر واسه شكار ميره آفريقا . وقتي كه برميگرده ازش ميپرسن چي شكار كردي . ميگه ايلده شير پلنگ يوز پلنگ دونت شوت شكار كرديم . ازش ميپرسن دونت شوت چيه . ميگه نميدونم يه حيوون سياه بود . كه دستش ميبرد بالا ميگفت دونت شووت!!!!

4- تركه با چند تا رشتيه نشسته بودن داشتن جوك مي گفتن، رشتيا براي تركا جك ميگن، نوبت تركه كه ميشه، تا مياد بگه: يه روز رشتيه... همه بهش ميگن بشين بابا نميخواد بگي! دوباره يه دور ميزنه ميرسه به تركه، باز تا مياد بگه: يه روز يه رشتيه... ميپرن وسط حرفش، نميذارن بگه. بار بعد كه نوبت ميرسه به تركه، ميگه: يه روز يه تركه داشته ميرفته با سر ميخوره زمين! همه رشتيا ميخندن بعد تركه ميگه: ولي وقتي بلندش ميكنن ميبينن رشتي بوده!!

5- به تركه ميگن تا حالا بهت گفتن اقا . ميگه آره يه بار تو توالت بودم يكي در زد گفت : هي ان آقا زودباش بيا بيرون

6- دو تا مگس قرار ميزارن برن عشق و حال و سال بعد همين موقع بيان سر قرار يكيشون ميره اروپا و صفا و حسابي ميگرده و سال بعد مياد سر قرار منتظر واميسته كه اون يكي بياد - ميبينه اون يكي نفس نفس زنان مياد ميگه دهنم سرويس شد من پارسال رفتم اصفهان رو سي و سه پل سرم گيج رفت افتادم تو كيف يه اصفهانيه همين 10 دقيقه پيش كيفشو باز كرد

7- دو تا تركه ميرن يك رستوران كلاس بالا، دو تا كوكا سفارش ميدند، بعد هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، شروع مي كنند به خوردن. گارسونه مياد ميگه: ببخشيد،شما نمي تونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. تركا يك نگاهي به هم مي كنند، ساندويچاشونو باهم عوض مي كنند!!

8- معلمه به شاگردش ميگه برو يه مورچه نر پيدا کن وردار بيار. بچهه فرداش يه مورچه مياره معلمه ازش ميپرسه خوب تو حالا از کجا فهميدي که اين مورچهه نره؟ بچهه ميگه آخه جلوي مدرسه دختروونه پيداش کردم.
*****
آدرس سايت فيلتر شكن بچه ايروني . همه سايتها رو باز مي كنه حتي گويا . امتحانش ضرر نداره
اينجا رو كليك كن
*****
آخر مطلب طبق معمول هميشه دوتا عكس

iran  ||  03:20


 
ملت اين قالب ساخته دست خودمه . فردا نگين خالي بست طرح بيس رو هم از رو يه سايت خارجي برداشتم

Creat By M.Javadi © 2005 . All Rights Reserved.